نگاهی بر مهارتهای سخنرانی در مناظره نامزدهای ریاستجمهوری
سخندانی چنین بیتوشه تا کی
------------------------------
چاپ شده در روزنامه بهار - مورخ یکشنبه 12 خرداد
در هر گفتوگو یا مناظره ای با دووجه نهچندان منفک مواجهیم؛ دووجهی که در مقام بررسی میتوان آنها را با اغماض جدا فرض کرد: فرم (شکل و شمایل ظاهری) و محتوا (معانی مطالب بیانشده). در دور اول مناظرههای هشت نامزد ریاستجمهوری در روز جمعه، ساختار برنامه به این شرح تعریف شده بود: اعطای سهدقیقه وقت به یک نامزد برای پاسخگویی به یک سوال مشخص و در ادامه یک و نیم دقیقه فرصت برای هفت نامزد دیگر برای نقد یا بیان دیدگاههای شخصی خود پیرامون همان مسئله . چنین ساختاری در مقام محتوا، به نامزدهای انتخاباتی اجازه بحث درباره برنامههای خود را نداده و بنابراین بررسی چنین مناظرههایی از منظر محتوا و غنای مطالب بیانشده چندان مفید نخواهد بود؛ زیرا بیشتر به کلیگویی و ارائه مطالب بدیهی سپری شد، اما از طرف دیگر، چنین ساختاری، با سرعت و محدودیت زمانی تعریفشده در آن، فرصتی را پدید میآورد تا شرکتکنندگان از وجه ظاهری آن نهایت استفاده را ببرند؛ امری که در دور اول این مناظره زیاد به چشم نیامد و گویی از نظر نامزدهای شرکتکننده مغفول واقع شده بود. در این نوشتار سعی خواهد شد تا کمی با ذکر مصداقهایی از مناظره اشاره شده، به اهمیت چنین مسئلهای پرداخته شود؛ مسئلهای که نه صرفا در چنین جایگاهی، که در زندگی روزمره خودمان نیز جریان دارد و اغلب از آن غافلیم؛ از گپوگفتی دوستانه و ارائههای پروژههای دانشگاهی گرفته تا مصاحبههای شغلی و گزارشهای رسمی و اداری. ضمنا طبیعی است که مصادیق آورده شده صرفا برای تکمیل مطلب آمده است؛ نه در رد و تایید نامزدهای شرکتکننده.
کارشناسان بازاریابی همیشه تاکید میکنند که بهترین محصولات، اگر در بستهبندی مناسبی ارائه نشوند، هرگز مورد توجه و مقبول خریدار واقع نخواهند شد. به همین سیاق، بهترین مطالب و برنامههای یک سخنران، چه در مقام یک استاد دانشگاه و چه در مقام نامزد ریاستجمهوری، اگر در شکل و فرم مناسبی ارائه نشود، شنیده نخواهد شد. این امر در ساختار تعریف شده در برنامههای مناظره صداوسیما، که در آن زمان بزرگترین محدودیت آن است و هر نامزد باید در کمترین زمان به یک سوال چندبخشی و کلان پاسخ دهد، اهمیتی دوچندان پیدا میکند. نوع و نحوه پوشش، سبک راه رفتن، نوع نشستن روی صندلی، حرکات دست، نحوه نگاه کردن و بسیاری رفتارهای به ظاهر کوچک، تاثیری شگرف و ناخودآگاه در مخاطب برای رد و پذیرش محتوای ارائه شده دارد. اولین منظرهای که هر بیننده در قاب تلویزیونی از یک نامزد میبیند، تماما وجه ظاهری اوست. لازم به یادآوری نیست که تحقیقات زیادی اثر شناختی عمیق اولین برخوردها را بررسی کردهاند تا جایی که بیان میدارند چند دقیقه اول هر آشنایی سطح وسیعی از فرضیات ما از یک فرد را میسازد. برای مثال، بد نیست به لوازمی که نامزدها با خود به همراه آورده بودند اشارهای بکنیم. در میان هشت نماینده، تبلت آقای قالیباف در وهله اول و چند کتاب و زونکن روی میز آقای روحانی به چشم میخورد؛ یکی اثرگذار و دیگری نهچندان مناسب. در همین مصداق میتوان حدس زد که مخاطب جوان استفادهکننده از فناوریهای روز، از دیدن تبلت آقای قالیباف در بخش اول مناظره و سپس پاسخ وی به سوال مجری در بخش دوم مناظره و اشاره به اولویت فناوری اطلاعات، چه معنایی در ذهنش نقش خواهد بست و چگونه در ناخودآگاه ذهنش به این اولویتدهی وی اعتماد خواهد کرد.
مسئله دیگر که خاصه در مناظراتی اینچنینی به چشم میآید، بحث گوش دادن فعال است؛ امری که کمتر در این مناظره دیده شد و اینطور به نظر میرسید که نامزدهای شرکتکننده دیدگاههایی از پیش طراحی شده داشته و برایشان فرقی نمیکند سوال چیست یا دیدگاه دیگر نامزدها در این حوزه چیست، آنها همان دیدگاهها را بیان کردند؛ برای مثال، آقای غرضی وقتی در پشت تریبون قرار گرفت، به نظر میرسید حتی کاغذی هم ندارد که صحبتهای دیگران را یادداشت کند، چه برسد به آنکه بخواهد پاسخی هم بدهد. ریتم و لحن صحبت کردن نیز در چنین مناظراتی به چشم میآید؛ داشتن لحن بیان متناسب با فضا و محتوا میتواند نقطه عطف یک سخنران باشد؛ برای مثال مقایسه کنید تاثیر لحن محکم آقای عارف در پاسخگویی را با داد زدنها و ریتم صعودی آقای غرضی. حتی در چنین برنامههایی نگاه کردن فعال نیز نکته مهمی است. آنچه دیده شد، اغلب نامزدها در زمان صحبت به چهره مجری برنامه نگاه میکردند و حتی یکی از نامزدها که نگاهش روی میز خودش بود و سر به زیر صحبت میکرد. این در حالی است که در قاب تلویزیون مخاطب میخواهد روی صحبت نامزدها با وی باشد. بحث مدیریت زمان هم به اشاره نیاز ندارد. گویی هیچیک از نامزدها تاکنون به چنین مسئلهای توجه نداشته و در جلسات تنها سخنوری کرده بودند. اما در چنین بزنگاهی که ساختار محدودیت شدید زمانی دارد، دیگر جای سخنوری نیست که باید موجز و مفید سخن گفت. به کرات در مناظره روز جمعه مواردی دیده شد که افراد نمیتوانستند در محدودیت زمانی لب مطلب خود را بیان کنند و تا مقدمه میچیدند وقتشان به پایان میرسید. برای نمونه، آقای جلیلی در اولین وهله صحبت خود بعد از سلام و درود و مقدمات، تا خواست مطالبش را بیان کند زمان به اتمام رسید؛ نمود این امر در پاسخ به سوال اشتغالزایی نیز به چشم میآمد. نکته دیگر ذیل بحث مدیریت زمان نیز حذف مقدمات و جملات بدیهی و کلی و پرداختن به اصل مطلب است. برای مثال، در پاسخ به سوال اشتغالزایی جملات اینچنینی زیاد به گوشمان رسید که «مسئله اشتغال مسئله مهمی است»، «اشتغال یکی از مسائل اصلی پیش روی دولت آینده است»، «امروز وضع اشتغال در ایران نامناسب است»، «ما باید برای آینده کشور و مسئله بیکاری چارهاندیشی کنیم» و... جملاتی که هیچ بار معنایی خاصی برای مخاطب نداشته و صرفا جز گرفتن وقت، دردی را دوا نخواهد کرد. مواردی از این قبیل در این مناظره به وفور مشاهده شد. مواردی که میتواند خوراک مطلوبی برای آموزش مهارتهای ارائه و سخنرانی در کلاسهای آموزشی باشد.
خلاصه آنکه چنین به نظر میرسد که هر هشت نامزد ریاستجمهوری براساس شاخصهای یک ارائه خوب و اثربخش، که درصد کمی از آنها در این نوشتار بیان شد، نمره رضایت بخشی را کسب نکردند و دوستی چه خوب گفت که ارائههای پروژههای دانشگاهیمان در سر کلاسها{به لحاظ فرم} بهتر از این مناظره بود.
*. دیگر یادداشت های مطبوعاتی (
+)